همه ى ما يك عذرخواهى به احساس خود بدهكاريم...
زمانى كه براى نگه داشتن آدمهاى اشتباه پافشارى كرديم!
آن زمان كه دروغ شنيديم و سكوت كرديم
جايى كه بايد ميرفتيم اما ايستاديم!
چيزهايى كه ديديم و نديده انگاشتيم!
از هيچ و پوچ رويا ساختيم و ذوق كرديم!!!
براى فرار از حقيقت لج كرديم و لج كرديم و لج كرديم.....
خاموش كن فانوس وابستگى ات را..
گاهى چه اصرار بيهوده ايست اثبات دوست داشتنمان به آدمها! .. معرفتهاى بيجايمان.. مهربانى هاى الكى مان..
بها دادن هاى بيش از حدمان.. تلاشهاى بى مورد براى حفظ رابطه هامان..!
وقتى براى آدم هاى امروزى خوبى و بدى يكسان است؛ بيش از حد "حوا" بودن تاوان سنگينى دارد...
وقتى آدم مقابلت "آدم" نيست!!!