سمت تجارت رفت
سايت فرهيختگان بسکتبال – چند روز پيش محمود مشحون يکي از شرايط تعيين سرمربي ايراني براي تيم ملي بسکتبال را تاييد نظر مهمت بچيروويچ سرمربي سابق تيم ملي بسکتبال اعلام کرده بود. مشحون به ايرنا گفته بود بچيروويچ از دو مربي ايراني هميشه به عنوان مربيان خوب نام مي برد. اگر چه اين تعداد بعدها در صحبت با خبرنگاران به سه نفر افزايش يافت اما نکته جالب تاييديه بچيروويچ بود که قبل از بازي هاي آسيايي اينچئون ، ارسلان کاظمي ملي پوش جوان بسکتبال درباره اش گفته بود ؛ بچيروويچ در تيم ملي دلالي مي کند.بعد از حدود يک سال از آن روزها ، امروز مهدي کامراني ملي پوش بسکتبال ايران در مصاحبه اي با ايسنا درباره بچيروويچ بيشتر صحبت کرده است.بخش هايي از حرف هاي کامراني را درباره بچيروويچ بخوانيد.
*می توان گفت که رقابتهای قهرمانی آسیا در سال ۲۰۱۳ اوج و فرود عملکرد بچیروویچ برای ایران بود؟
بله. به نظرم از کار کردن در بسکتبال ایران خسته شده بود. حاشیه زیاد بود. مربی مهرام که شد حواشیاش زیادتر شد. مربی سال گذشته باشگاه یک جورایی برایش حاشیه ساخت. یک مربی دیگر هم درباره حواشی که برایش ایجاد شد گفته بود. حاشیههایی تیم داشت و تاثیرگذار بود. اشتباه بود که مربی لیگ برتری شد. با حاشیه و تلخی کارش را ادامه داد. انگار بازیکنان و ایران را دوست نداشت. دل چرکین شده بود. برای من هم اتفاق افتاد. آن باشگاه برای من زحمت کشید و خیلی برایم خوب بود. از نظر مالی برایم خوب بود، اما آخرش یک اتفاق افتاد و دل چرکین شدم. حق من نبود آن رفتار با من انجام شود. من دینم را ادا کرده بودم و باشگاه باید به تعهدش عمل میکرد که نکرد. بچیروویچ هم حاشیهها را دید و گوشهایش تیز شد. به سمت تجارت در بسکتبال رفت. بالاخره آنها حرفهای هستند و می دانستند شرایط چطور است. حاشیهها زیاد شد و به تیم ملی هم منتقل شد. او به فکر یک درآمد در کنار تیمش هم افتاد و آن دلالها را به اردوهای تیم می آورد. در ترکیه و اسلوونی دو دلال در تمرینهای ما حضور داشتند. البته این همیشه بد نیست. اتفاق خوبی است. بازیکن جوان ما به اروپا برود و رشد کند اتفاق خوبی است. خود من موافق هستم و تشویق میکنم. اما قضیه آنجا چیز دیگری بود. من آن زمان سکوت کردم و چیزی نگفتم.
*درباره این موضوع دلالها مربی تیم ملی گفته که چون حامد حدادی در آن زمان قراردادی نداشت و نگران بود بچیروویچ سعی کرد با این حرکت به او انگیزه بدهد.
این خبر حتما درست است چون آقای شاهین طبع را قبول دارم و میدانم درست گفته، اما فدراسیون بسکتبال از این اتفاقها خبر داشت؟ مشحون می دانست بچیروویچ این کارها را میکند؟ این که مربی ایجنت بیاورد درست نیست. حامد حدادی، بازیکن خاصی است و همه جای دنیا او را میخواهند. از خدای من است که ملیپوشان ما لژیونر شوند. برای بسکتبال ایران بهتر است، اما آیا فدراسیون بسکتبال از فعالیتهای بچیروویچ خبر داشت؟ سوال دیگر این بود که چرا بعدش تغییر موضع داد؟ از طرف دیگر با این کارش تفرقه ایجاد کرد. بازیکنان جوان می گفتند چرا برای حامد این کار را میکند و برای دیگران نمیکند؟ در روحیه تیم تاثیر گذاشت. حدادی NBA باشد یا ایران برای من که فرق ندارد و من از موفقیتش خوشحالم. با معرفت است و به حضورش در تیم ملی افتخار میکنم. نگاه من بردن و قهرمانی تیم ملی است. به حواشی کار ندارم، اما سرمربی تیم ملی نباید این کارها را انجام می داد تا تیم چند دسته شود. بازیکن جوان با دیدن این رفتارها ذهنیت پیدا کرده و گفته چرا در لحظه حساس یک بازی جام جهانی بچیروویچ گفته حامد حدادی سه امتیازی بزند. ایران این همه شوت زن دارد و چرا حدادی بزند؟ خب من به عنوان گارد راس و برنامه چین تیم میفهمم که این تصمیم یک سیستم بوده چون همه حواسها در آن لحظه متوجه شوت زنها است و کسی حواسش به حدادی به عنوان پست پنج نیست. آن تصمیم درست بود، اما بازیکنی که علیه سرمربی ذهنیت دارد این موضوع را متوجه نمیشود. آن ذهنیت که بچیروویچ برای بازیکنان ساخته بود باعث شد آن حوادث ایجاد شود و ملیپوشان علیه سرمربی حرف بزنند. خب جمع کردن این موضوع سخت نیست؟
*بازی با قزاقستان (بازي هاي آسيايي) اولین تلنگر بود.
آنها خیالشان راحت بود و هر کاری خواستند کردند. می دانستند حامد حدادی از زیر سبد بیرون نمیآید و فقط سه امتیازی می زدند. مثل همان بازی با اردن. هر چه زدند می رفت. برای قزاقستان مهم نبود و آنها می دانستند میبازند اما تا توپ به بازیکنانشان می رسید شوت می زدند. خب اقدام بالا باشد امتیاز هم به دست میآید. بسکتبال روی روند طبیعی نبود و آن اتفاق برابر قزاقستان افتاد اما در بازی با کره بچیروویچ خواست اتفاقات جام جهانی را جبران و دل بازیکنی را به دست بیاورد. می خواست دل صمد نیکخواه بهرامی را به دست بیاورد. همه می دانیم گل زن بسکتبال ایران کیست و نیازی نیست که به او باج یا پوئن بدهید. چین و کره آنالیز خوبی دارند. به خوبی ما را میشناسند. پس وقتی درست کار نکنیم می بازیم. بچیروویچ هم خوب کار نکرد و هم دستش رو شده بود. چیز جدیدی نداشت که بخواهد رو کند. در کنار اینها که حالا توپ خیلی بد بود و نمیشد با آن بازی کرد این مشکلات هم وجود داشت.
بچیروویچ خواست جبران کند و به صمد نیکخواه بهرامی پوئن بدهد و از برنامه خودش دور شد و باختیم. احساس من این است چون به عنوان گارد راس خیلی سریع میفهمم. شاید خود صمد هم نمی دانست این اتفاق میافتد. بچیروویچ می خواست دل صمد را بعد از آن اتفاقهای قبل از جام جهانی به دست بیاورد. شاید هم دیده بود نتوانسته آن بازیکن را به تیمی بفرستد و حالا می خواست روی صمد برنامهریزی کند. همین مساله باعث خرابکاریها میشد. صمد به عنوان کاپیتان تیم آنچه مسوولیتش بود را انجام میداد. سرمربی از او یک چیزی میخواست و صمد به عنوان بازیکن آن را انجام میداد اما خواستههای بچیروویچ درست نبود. به همین دلیل است که میگویم شاید صمد اصلا در جریان تفکرات بچیروویچ نبوده اما احساسم این بود که سرمربی تیم این اهداف را داشتهاست. بچیروویچ از حالت حرفهای خارج شده بود. همه می دانستند در آن لحظه حساس بچیروویچ توپ را به صمد میدهد و دیدیم چند نفری ریختند روی سر او و توپ را گرفتند. آنقدر که به فکر به دست آوردن دل صمد بود برنامهای نداشت و خرابکاری کرد. شاید یک نفر دیگر آن توپ را شوت میکرد گل میشد چون آنها حواسشان به بازیکن دیگر نبود. بچیروویچ قدرت حمله من را هم گرفته بود. میگفت توپ را بده به این و آن. خب این کارها در بسکتبال درست نیست و نتیجه اش باخت است.
* رابطهات با بچیروویچ در ابتدا خیلی بد بود. چرا؟
جو بدی علیه من ساخته بودند. تمام مدت با من می جنگید که مثلا