. بین خودمان باشد من یک زن نیستم من ، سه زنم! . یکیشان شش ساله است پرشر و شور و سرخوش و بازیگوش دلش دویدن می خواهد تاب خوردن بلند خندیدن لی لی و آبنبات . یکیشان بیست و اندی ساله باوقار آرام و متین همسر و کدبانو دلش عشق می خواهد و شعر و شمعدانی . و آن یکیشان شصت و پنج ساله است تنها دلمرده و بی حوصله دلش رفتن می خواهد و تمام شدن.. . از من اگر می پرسی .... هر سه را دوست دارم زیرا این منم ... سه زن . . .